نویسنده: پروفسور ایرج عشقی
آتشفشانخیزی با زمینساخت صفحهای بهشدت در ارتباط است. در پی نظریهی “رانه قارهای” که اوّل بار توسط ا.وگنر (Wegner) عنوان شد، مفهوم “زمینساخت صفحهای” بعد از سال ۱۹۵۰ توسعه یافت. طبق این نظریه، امروزه زمین از چندین صفحه بزرگ تشکیل شدهاست که به موازات هم یا به طرف هم یا به طرف خارج از یکدیگر، حرکت میکنند. در مرز این صفحهها ممکن است ماگما (تفتال) مذاب بالا آید. نظیر حالتی که در منطقهی پیرامون اقیانوس آرام یا ناحیهی میان اقیانوسی وجود دارد. در مقابل، حالت پهنههای شکستگی میان قارهای (ایفل-کرمان) یا نقاط داغ (هاوایی) نیز وجود دارد. در هرحال مسیرهای حرکتی باید وجود داشته باشند تا ماگما بتواند از گوشتهی بالایی به سطح زمین بالا آید. سنگهای آتشفشانی “ایفل” و منطقهی کرمان به مناطق آتشفشانی میان قارهای تعلق دارند.
مفهوم دریاچه “آتشفشان” (مار) به نوعی آتشفشان اطلاق میشود که هر چند در تمام جهان یافت میشود، امّا تنها در مناطق کمی به صورت مشخص توسعه یافتهاند (ایفل، فرانس: سنترال ماسیو (Franz. Zentralmassiv)، قلعه حسنعلی، جنوب شرقی ایران). واژهی “مار” در زبان عامیانه “برکهی کوچک، مکان نمناک، یا گودالهای گرد پر از آب” اطلاق میشود که میتواند خشک، یا پر آب باشد. به علاوه، این مفهوم از واژهی لاتین “مار (Maar)” به معنی “دریا” گرفته شده و نخستین بار در “کوسموگرافیا (Cosmographia)” توسط سباستین مونستر (Sebastian Muenster) در سال ۱۵۴۴ آورده شدهاست (Meyer, 1994). این نوع آتشفشان همچنین به طور تفضیلی توسط الکساندر فن هومبولت (Alexander von Hambolt) در (کوسموس، ۱۸۵۸) توصیف شدهاست. پس از آن بسیاری از زمینشناسان به توصیف این نوع آتشفشان پرداختند. مِیِر در سال ۱۹۹۴ با در نظر گرفتن نتایج پژوهشهای بسیار، تعریف زیر را ارائه نمود:
“مار” آتشفشانهای مستقلی به شکل قیف یا کاسهاند که در زیر لایهی دلخواهی فرورفتهاند. این آتشفشانها، در اثر فوران گاز بیشتر به صورت فورانهای دورهای جاروب شدهاند. شکل حفرههای آن نیز ممکن است در اثر فرورفتگی سنگهای گرانکوههای جانبی به وجود آمده باشند. قطر “مارها” اغلب بین ۵۰ تا ۲۰۰۰ متر است. “مارهای” بزرگتری نیز در روی زمین وجود دارند. بیشتر آنها دارای سرپوش یا دیوارههای توفی هستند.
نحوه ایجاد یک مار
دریاچه آتشفشانها به طور نوعی با روندی به شرح زیر به وجود میآیند:
- بالا آمدن ماگما در اطراف پهنه ضعیف چینخورده یک سلسله جبال اصلی.
- همبری ماگماها آب و فراپاشش انفجار مانند سنگها، ایجاد “مار”
- گسیختگی در پایهی “مار”، ژرفتر از سطح زمین
پرشدگی “مارها” با آبهای زیرزمینی و سطحی (دریاچهی مار)، خشک شده (مار خشک) یا در اقلیمهای خشک، با آب کم و خشک (شکل ۱).
اخیراً فرآیندهای فراتیک یعنی سطح آب اشباع (فراتیک از واژه یونانی فریر، فریتوس به معنی چشمه) در ایجاد “مارهای” پیرامون اقیانوس آرام مشاهده و توصیف شدهاند. در اینجا ماگمای داغ بالاآمده و با آب بخش بالایی پوسته واکنش میکنند. بنابراین با انفجار گازهای داغ، شکل حفرههای “مار” به وجود میآید. این سازوکارها به مارهای ایفل نیز انتقال یافتهاست، زیرا سازگاری زیادی میان شکل حفرهها و فرآیندهای شکلگیری وجود دارد (Lorenz 1973[۱], Lorenz and Buechel, 1980[۲]). “مارهای” ایفل و قلعه حسنعلی به فازهای کناری آتشفشان تعلق دارند. شرح تفصیلی آتشفشانها و پدیدهی شکلگیری “مارها” در (Meyer, 1994[۳]) و (Eshcghi, 2002[۴]) آورده شدهاست.
[۱] Lorenze, V. (1973): On the Formation of Maar, -Bull. Volcan, 37: 183-204, Neapel
[۲] Lorenze, V. & Buchel, G. (1980): Zur Vulkanologie der Maar und Schlackenkegel der Westeifel.-Mitt. Pollichia, 68:29-100, Bad Durkheim
[۳] Mayer, W. (1994): Geologie der Eifel.-618 S., 3. Auflage, Stuttgart
[۴] Eschghi, I. (2002): Geo-Infoband Vulkaneifel. – Geo Zentrum Vulkaneifel und Eifel-Vulkanmuseum als Haus der geowissenschaftlichen Offentlichkeitsarbeit, 2. Auflage, 218 S., 2002, Daun